در فصل فصل زندگيم ، جاري
شده ام حكايت فصل ها
براي مرهم غنچه هاي زخمي دلم
دل به گرمي عشقي دادم
كه خش خش خرد شدنش زير پاي عابران
دلنوازترين سمفوني سال بود
و دوباره از پس احساس يخ زده ام
زخم هايم از نو شكوفه دادند
مريم
نظرات شما عزیزان: